لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
مدیریت تولید در هزاره سوم
این مقاله، به بررسی و تجزیه و تحلیل فضای اقتصادی حاکم بر پدیده جهانیسازی، جریان اطلاعاتی و ویژگیهای تولید شبکهای که صنایع تولیدی با آن روبهرو هستند، میپردازد. بررسی و تجزیه و تحلیل فوقالذکر بیانگر این مطلب است که تولید شبکهای در فضای نوین اقتصادی میتواند به عنوان انقلابی در سازمانهای تولیدی، مطرح شود.
بر این اساس، مفهوم نوینی بنام MICK4FI (یکپارچگی1، جریان مواد2، جریان اطلاعات3، جریان سرمایه4 و جریان دانش5) در سطح سازمان و سطح تولید شبکهای تعریف شده و به عنوان مدل نوینی برای تولید شبکهای مطرح میشود. زیرا MICK4FI به منظور دستیابی برای شایستگیهای محوری سازمان در فضای اقتصادی کنونی و یا به عبارتی، فضای اقتصاد شبکهای، ضروری به نظر میرسد.
نتایج به دست آمده، بیانگر تفکری نوین پیرامون تدوین راهبردهای تولیدی سازمان و ارائه روشی پایدار برای حفظ یکپارچگی منابع تولید شبکهای میباشد.
مدیریت تولید در هزاره سوم
این مقاله، به بررسی و تجزیه و تحلیل فضای اقتصادی حاکم بر پدیده جهانیسازی، جریان اطلاعاتی و ویژگیهای تولید شبکهای که صنایع تولیدی با آن روبهرو هستند، میپردازد. بررسی و تجزیه و تحلیل فوقالذکر بیانگر این مطلب است که تولید شبکهای در فضای نوین اقتصادی میتواند به عنوان انقلابی در سازمانهای تولیدی، مطرح شود.
بر این اساس، مفهوم نوینی بنام MICK4FI (یکپارچگی1، جریان مواد2، جریان اطلاعات3، جریان سرمایه4 و جریان دانش5) در سطح سازمان و سطح تولید شبکهای تعریف شده و به عنوان مدل نوینی برای تولید شبکهای مطرح میشود. زیرا MICK4FI به منظور دستیابی برای شایستگیهای محوری سازمان در فضای اقتصادی کنونی و یا به عبارتی، فضای اقتصاد شبکهای، ضروری به نظر میرسد.
نتایج به دست آمده، بیانگر تفکری نوین پیرامون تدوین راهبردهای تولیدی سازمان و ارائه روشی پایدار برای حفظ یکپارچگی منابع تولید شبکهای میباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
1
مدیریت تولید در صنایع کوچک
یکی از مهمترین نقطه قوتهای صنایع کوچک استعداد بالقوه آنها در برقراری رابطه بین تولیدات بخش کشاورزی و بخش صنعت است. صنایع کوچک در هر دو زمینه فراوردهسازی محصولات کشاورزی و تولید ماشینآلات و وسایل موردنیاز برای استفاده در بخش کشاورزی سهم مهمی را ایفا میکند.
مهمترین مسئله کشورهای جهان سوم، بیکاری و افزایش مهاجرت روستاییان به شهرهاست. لذا برنامهها و سیاستهای صنعتی باید در راستای کاهش بیکاری و بهبود وضع اکثریت مردم باشد. با توجه به این هدف اولا فرصتهای اشتغال باید در مناطق روستایی و شهرهای کوچک به وجود آید، ثانیا این فرصتها به طور متوسط باید به اندازه کافی ارزان باشد، ثالثا با توجه به این که جمعیت کشورهای در حال توسعه از آموزش کافی برخوردار نیست و نرخ بیسوادی بالاست، روشهای تولید باید نسبتا ساده باشد. رابعا روشهای تولید باید به صورتی باشد که از منابع محلی استفاده کند و در نهایت اهداف فوق از رهگذر ایجاد صنایع کوچک قابل تحقق باشد.
یکی از مهمترین نقطه قوتهای صنایع کوچک استعداد بالقوه آنها در برقراری رابطه بین تولیدات بخش کشاورزی و بخش صنعت است. صنایع کوچک در هر دو زمینه فراوردهسازی محصولات کشاورزی و تولید ماشینآلات و وسایل موردنیاز برای استفاده در بخش کشاورزی سهم مهمی را ایفا میکند.
پیشرفتهای سریع کشورهای در حال توسعه نظیر کره جنوبی، تایوان، مالزی، هندوستان، ترکیه، اندونزی و دهها کشور دیگر نشاندهنده این است که با برنامهریزیهای جامع، اتخاذ سیاستهای اصولی در جهت تقویت کارآفرینی و ایجاد انگیزه در جهت جذب کارآفرینان میتوان خلا موجود در کشور را پر کرد. با مروری بر علل پیشرفت کشورهای صنعتی چون آلمان، ژاپن، امریکا، انگلیس و دیگر کشورهای پیشرفته صنعتی متوجه میشویم که صنایع کوچک در این کشورها به عنوان پایههای اصلی رشد و توسعه و دستیابی به صنایع فوق مدرن بوده است. به دلیل انعطافپذیری و استفاده از تکنولوژی ساده، صنایع کوچک نقش بسزایی در تولید، اشتغالزایی، صادرات، ارزش افزوده و در یک کلام توسعه اقتصادی کشور دارند. با عنایت به وابستگی شدید صنایع واسطهای و مادر در زمینه تکنولوژی و توان سرمایهگذاری کشورهای صنعتی، امکان هرگونه حرکت اساسی در جهت صنعتی شدن برای کشورهای درحال توسعه
2
کند و مشکل خواهد بود و برای رهایی از این تنگناها و حداکثر بهرهگیری از امکانات و استعدادهای داخلی و افزایش تولید ناخالص داخلی کشور و اشتغال، حمایت از صنایع کوچک یکی از بهترین راهها میتواند باشد. مطابق مطالعات و بررسیهای انجام شده در سطح جهان توسط سازمان جهانی کار (ILO) حدود ۷۰ درصد از نوآوریها و اختراعات در صنعت، توسط کارآفرینانی به وجود آمده که در واحدهای کوچک و متوسط مشغول بودهاند.
در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، سیاستگذاریها در جهت حمایت هرچه بیشتر از صنایع کوچک است و این بنگاههای کوچک به شدت مورد توجه قرار گرفتهاند تا جایی که به عنوان مثال در قانون اساسی کره جنوبی بر حمایت و پشتیبانی هرچه بیشتر از این صنایع تاکید شده است، یا در ژاپن صنایع کوچک با سازماندهی بسیار قوی نقش مهمی در تحولات صنعتی و تکنولوژیک این کشورها ایفا میکنند.
●مزایای کلی صنایع کوچک
مزایا و برتریهای صنایع کوچک در دنیای امروز به حدی است که بدون اغراق قابل شمارش نیست و محدودیتی برای این مزایا وجود ندارد. این مزایا از زوایای مختلف قابل بررسی است اما به طور کلی میتوان این مزایا و ویژگیها را برای صنایع کوچک در سطح جهانی به شرح ذیل برشمرد:
۱ - تنوع در مصرف منابع انرژی
با عنایت به رشد نامحدود تکنولوژی در زمینههای مختلف علوم الکترونیک، علوم ژنتیک و... میزان مصرف انرژی در صنایع معدنی بسیار کاهش یافته و در آینده نیز همچنان این کاهش ادامه خواهد یافت و به همت و ابتکار و خلاقیت کارآفرینان واحدهای کوچک، منابع جدید انرژی با قیمتهای بسیار پایینتر جایگزین منابع قبلی شده که از این منابع میتوان به تبدیل انرژی خورشیدی به الکتریسیته و حرارت، انرژی حرارت مرکزی زمین، امواج دریا، انرژی باد، انرژی رعد و برق، هیدروژن و بیوگاز اشاره کرد که واحدهای تحقیقاتی صنایع کوچک پیوسته روی این مسائل مطالعه نموده و آنها را مدنظر قرار دادهاند.
۲ - کاهش اتلاف انرژی مواد
رشد تکنولوژی و طراحی هوشمندانه و بکارگیری ابزارهای نوین سبب کاهش قیمت بإ؛ توجه به کاهش ضایعات، مصرف کم انرژی، حذف کارهای غیرضروری و مصرف کامل مواد اولیه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
1
مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک
تعریف استراتژی:
واژه استراتژی به چهار مقوله استناد می کند:
نهادینه ساختن خشونت
فعال سازی ذهن
بهبود بخشیدن به تصویرگری ذهن
روش شناسی منفک بودن از زمان
توجه به عامل زمان و تفکیک آن به دو سطح:
زمان تاکتیک، که گردش آن بدون توقف و پیوسته است و انجام امور خرد و بی نهایت مولد در حیات یک موسسه، شرکت و سازمان را شامل می شود.
زمان استراتژیک، که گردش آن ناپیوسته است و برای تصمیمات بزرگ و عمده تنظیم می شود، زیربنای آن مکاتب و اصولی است که تفکر انتقادی مداوم را امکان پذیر می سازد؛ لذا به ایجاد یک دوگانگی می انجامد و در یک زمان گذشته و حال با هم حضور می یابند.
مدیریت استراتژیک از دیدگاه اجتماعی:
2
مدیریت استراتژیک نوعی مدیریت آینده نگر، انطباق پذیر و خلاق و پویاست.
مدیریت استراتژیک یک فراگرد است نه یک پدیده. فراگردی که از بینش و نگرشی آینده نگر و آینده ساز آغاز می شود.
ویژگی های یک مدیر استراتژیک:
دارای قدرت تخیل وذهن مبتکر و نوآور
اهل خطر کردن
توانمند در تشخیص واقعیتها از امورغیر واقعی و خیالی
شکیبا و پیگیر
دارای ارزیابی درست از امکانات و محدودیتهای محیط بیرونی و درونی
ترسیم آینده قابل تحقق
متوجه زمینه فرهنگی جامعه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
2
معرفی روشهای نوین مدیریت
آنچه می خوانید متن فیلمی آموزشی با عنوان ( پرواز بوفالوها) می باشد که در آن آقای جیمز پلاسکو به معرفی روش های نوین مدیریت پرداخته است. لازم به توضیح است که به دلیل پاره ای ملاحظات نوشتاری متن فیلم با اندک تصرف و تلخیص از نظر گرامیتان خواهد گذشت. می خواهم در مورد تغییرات دنیا کنونی که به شکل چشمگیری بر روش کسب و کار تاثیر گذارده است و روش برخوردی که برای باقی ماندن و ادامه بقا در قرن بیستم و یکم به آن نیازمندیم ، سخن بگویم . من چهل و سه سال است که در بازار کار هستم و سی سال اول آن را دقیقا می دانستم که چه باید بکنم. وظیفه من به عنوان رهبر شرکت و عنوان مدیر سازمان بسیار روشن بود می بایست برنامه ریزی ، سازماندهی و کنترل با هم می کردم و مطمئن می شدم که امور به همان شکل که انتظار می رفت انجام شده است . تصمیم گیری در سازمان با هم بود اگر کار خاصی در سازمان می بایست انجام می پذیرفت ، من باید مطمئن می شدم که فرد مناسب اقدام صحیحی را در زمان مناسب انجام داده است.
این روش در سی سال اول زندگی کار من کما بیش جواب داد. سپس حادثه ای رخ داد که سبب شد در روش هدایت و پیشبرد شرکت و همچنین عملکردم در کلاس هایی که تدریس می کردم و نظرات مشورتی که به افراد می دادم ، تجدید نظر کنم.
مرگ یکی از دوستان همکارم موجب شد تا پرسش هایی را با خود مطرح کنم. به خود گفتم که چرا با این شدت کار می کنم ؟ چرا این میزان از وقتم را صرف کار می کنم ؟ آیا من با این سخت کوشی در صدد ایجاد کار بزرگی هستم ؟ یا تلاش من برای ایجاد یک مجلس ختم بزرگ است؟ بنابر این هیچ گاه از این تلاش ها لذتی نخواهم برد. آیا من با این شدت تلاش می کنم تا خودم لذت ببرم ؟ یا تلاش می کنم زمینه خوبی برای بازماندگانم به وجود بیاورم؟
2
بنابر این تصمیم گرفتم که اوضاع را عوض کنم و این سوال بسیار مشکل را با خود مطرح ساختم : چند شرکت در جهان در یک دوره ده ساله ضریب بازدهی سهامشان حداقل بیست درصد یا بیشتر بوده است؟ در سراسر جهان تنها ۲۴ شرکت را یافتم که به چنین شاخص مالی سخت و بلند مرتبه ای دست یافته بودند. من اخیرا با مدیران این شرکت ها و دو موضوع را کشف نمودم : نخست آن که نوع صنعت و کار فرقی نمی کند و موضوع محصول مطرح نیست ، چرا که این ۲۴ شرکت یکی در کار صنایع پزشکی بود، یکی در کار صنایع پزشکی بود ، یکی خدمات نظافتی انجام می داد و برخلاف انتظار یکی شرکت کامپیوتری بود و دیگری دکل های حفاری نفت اجاره می داد. بنابر این نوع کار و محصول مهم نیست ، آن چه که بیش از همه مهم است نوع رهبری مدیریتی است . زیرا اساسا این ۲۴ مدیر و رهبر شرکت های یاد شده بودند که با بقیه مدیران تفاوت داشتند.
دوم آن که این ۲۴ مدیر در حالی که در مقایسه با دیگران متفاوت هستند در بین خود آنها نیز تفاوت وجود دارد. برخی از اینها شخصیت هایی کاریزمانیک هستند . یعنی هنگامی که به مکانی وارد می شوند فضای موجود را مسخر خود می کنند. حال آنکه سایرین دارای شخصیت هایی قابل توجه نیستند. برخی از آنها استراتژیست هایی با درایت و ارزشمند بودند و برخی دیگر حتی به سختی می توانستند یک کلمه حرف بزنند.
بدین ترتیب هیچ روش واحدی به عنوان روش رهبری مدیریتی وجود نداشت. هیچ کس قابل مشابه سازی نبود. هیچ نبود که همانند او باشم. من می بایست روش خود را می یافتم. در نتیجه طی سیزده سال گذشته در چنین سیر وسفری بودم من در این سفر در جستجوی عوامل پیدایش رهبری مدیریتی حقیقتا تاثیر گذار بودم.
بی شک آن چه سبب می گردد که رهبری مدیریتی یک تشکیلات بسیار موفق باشد، رهبری برای یک فصل یا یک سال نیست بلکه رهبری برای یک دهه و بیش از آن است. یک مدیر موفق باید بدون مستهلک کردن خود کارهای بزرگ انجام دهد و سازمانی را بنیان گذارد که مدیر و تمام کارکنان آن به خاطر کار زندگی نمی کنند بلکه به خاطر زندگی کار می کنند. آنها از بازی فوتبال و مسابقات فوتبال ، مراسم فارغ التحصیلی ، جشن تولد و تمامی مراسم جزئی که سبب می گردد که این کار ارزشمند باشد ، لذت می برند ، البته من در این سیر و سفر ، سه حقیقت تلخ را نیز کشف کردم ، سه حقیقتی که به طرز اجتناب ناپذیری راهگشا هستند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 38 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
1
مقدمه :
اگر مدیریت مشارکتی را به سان رهیافتی جامع برای جلب مشارکت فردی و گروهی کارکنان در جهت حل مسائل سازمان و بهبود مستمر در تمام ابعاد تعریف کنیم و بر این باور باشیم که مدیریت مشارکتی ارتباط دائم، متقابل و نزدیک بین مدیریت ارشد و کارکنان است میتوان گفت که: مدیریت مشارکتی به معنای مشارکت افراد مناسب، در زمان مناسب و برای انجام کار مناسب است.
اگر مدیریت مشارکتی را به سان رهیافتی جامع برای جلب مشارکت فردی و گروهی کارکنان در جهت حل مسائل سازمان و بهبود مستمر در تمام ابعاد تعریف کنیم و بر این باور باشیم که مدیریت مشارکتی ارتباط دائم، متقابل و نزدیک بین مدیریت ارشد و کارکنان است می توان گفت که: مدیریت مشارکتی به معنای مشارکت افراد مناسب، در زمان مناسب و برای انجام کار مناسب است. بر پایه این تعریف، مشارکت کارکنان در کارهایی که به خود آن ها مربوط می شود؛ مشارکتی داوطلبانه، ارادی و آگاهانه خواهد بود که این درگیری شخص را تشویق می کند که به تحقق هدف های گروه کمک کند و در مسؤلیت ها و پیامدهای آنها سهیم شود.
2
اهداف مدیریت مشارکتی
مدیریت مشارکتی دو هدف عمده را دنبال می کند: نخست، ارج نهادن به ارزش های انسانی و به یاری طلبیدن افرادی که به نوعی با سازمان در ارتباط اند. دوم، رسیدن به هدف های از پیش تعیین شده به کمک همین افراد. این هدف ها بر چند اصل اساسی استوار است:
۱.هر فرد عضو سازمان جزئی از یک ماشین بزرگ به حساب نمی آید، بلکه انسانی برخوردار از قدرت تفکر، هوش و استعداد و تجربه های گرانقدر است که هر گاه زمینه ها و شرایط مساعد فراهم شود، می تواند همه چیز را به نفع خود و سازمان خود تغییر دهد.
۲.هر کار لزوماً به بهترین و مفیدترین حالت ممکن انجام نمی شود و بی تردید می توان هر کار معین را به گونه ای بهتر انجام داد و بهبود مستمر در انجام کار (Continuous Improvement) به کمک اعضای مجموعه به صورت گروهی انجام می شود.
۳.مشارکت کارکنان کمک می کند تا مدیریت از بسیاری کارهای جزئی آسوده شود و به کارهای اساسی بپردازد.
چنانچه اجرای مدیریت مشارکتی و نظام های تشکیل دهنده آن با موفقیت همراه باشد، از مزایا و پیامدهای چون بهبود روابط انسانی بین مدیریت و کارکنان، تقویت